سینه سرخ
سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۵ ب.ظ
سینه سرخ
زمستان که بشود دوباره می آیی
مثل سینه سرخی برشاخه ی لخت درخت خانه ام می نشینی
به سنگینی خود را به چینه ی ایوان می کشانی
در را باز می کنم
درآغوشت می کشم وبال های یخزده ات را می بوسم
هنوز هیزم این بخاری کوچک خوب می سوزد
تا آب شدن یخ بال هایت زمان زیادی نخواهد گذشت
بهار می شود
و تو با دیدن اولین جوانه ی شاخه ی همان درخت می پری
حواست نیست
به گاه پریدن
نمکدان سر سفره ام به بال ت گیرمی کند
و می شکند
94/7/7
- ۹۴/۰۷/۰۷
- ۱۷۰ نمایش